علی اصغر علی اصغر ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

علی اصغرعزیز مامان

وقتی بزرگ شوی

  وقتی بزرگ می شوی دیگر .. خجالت می کشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده‌هایی که آوازهای نقره‌ای می خوانند دست تکان بدهی. . خجالت می کشی دلت شور بزند برای جوجه قمری‌هایی که مادرشان برنگشته، فکر می کنی آبرویت می‌رود اگر یکروز مردم _همانهای که خیلی بزرگ شده اند_ دل شوره‌های قلبت را ببینند و به تو بخندند.  وقتی بزرگ می شوی دیگر .. نمی ترسی که نکند فردا صبح خورشید نیاید،حتی دلت نمی خواهد پشت کوه‌ها سرک بکشی و خانه خورشید را از نزدیک ببینی.. دیگر دعا نمی کنی برای آسمان که دلش گرفته، حتی آرزو نمی کنی کاش قدت می‌رسید و اشک‌های آسمان را پاک می کردی.. وقتی بزرگ می...
30 دی 1393

سفر

سلام ببخش مامانی که دیر دیر برات می نویسم می خوام از رفتن مشهد برات بگم که قبل از اینکه بریم چند روز قبل از اینکه بریم به شما گفتیم که میخوایم بریم مشهد شما دیگه گفتی نمی خوام برم مهد وروز اول که راضی شدی بری گفتیم برو مرخصی بگیر که خانم مربی ناراحت نشه وبا دوستات خداحافظی کنی اون روز که رفتی ولی روز های بعد که هرچه اسرار کردیم راضی نشدی وگفتی مرخصی گرفتم وخونه مامان جون موندی  خلاصه روز پنج شنبه 27/9/93 راه افتادیم وساعت 12:30 رسیدم وتصمیم گرفتیم که اول بریم حرم بعد ش خونه این شد که رفتیم حرم نمی دونی چه حال خوبی داشتیم وشما هم به آقا سلام دادی خلاصه بعد از 2 ساعت رفتیم خونه خاله  وبازی وبازی شما با بچه ها خیلی...
9 دی 1393
1